یکی از مهمترین دغدغهها و چالشهای جامعه ایران در حال حاضر مبحث مشکلات اقتصادی و فقر گسترده میباشد. البته آنچه از آن بهعنوان اقتصاد بیمار یاد میشود تنها فقر عدهای از اقشار جامعه نیست بلکه توزیع نابرابر ثروت، استفاده نادرست از منابع اقتصادی، تضاد طبقاتی و مسائل اجتماعی، فرهنگی و اقتصادی ناشی از آن را نیز شامل میشود.
در این بحث بر آنیم تا شیوههای نامتعارف و نامشروع کسب ثروت در اقتصاد بیمار و تبعات ناشی از آن را بررسی نماییم، یکی از معضلاتی که علت و همچنین معلول نظام اقتصادی بیمار میباشد این است که ثروت در چنین جامعهای بیش از آن که محصول تولید، کارآفرینی و یا تخصص باشد محصول پدیدههایی همچون رانت، اختلاس و قاچاق نظامیافته است که این پدیدههای نامبارک، طبقه اجتماعی خاصی را به جامعه تحمیل خواهد نمود که بدون پشتوانه و زحمت متناسب با درآمد، یکباره وارد طبقه مرفه جامعه شده و فرهنگ متناسب با این طبقه اجتماعی را دارا نمیباشد.
در فرهنگ عامه به چنین پدیدهای نوکیسگی یا تازه به دورانرسیدگی اطلاق میشود که بایستی تأثیر فرهنگی این قشر را جدی گرفت؛ چرا که مهمترین عامل در بروز چنین پدیدهای، بحران منزلتی یا سرمایهای است زیرا طبقه مذکور از آنجا که خود را لایق طبقه اقتصادی و اجتماعی که در آن قرار گرفته نمیداند، برای جبران احساس حقارت خود، دست به رفتارهای متظاهرانه میزند و به دنبال آن است تا تمام آنچه را ندارد با پول جبران نماید، در چنین شرایطی شاهد تغییر ارزشها و هنجارهای جامعه به سمت افزایش فرهنگ مصرفگرایی و مادیگرایانه خواهیم بود، چنین افرادی با انتخاب سبک زندگی تجملاتی از قبیل: خریداری کالاهای لوکس و برند، برگزاری مراسم و میهمانیهای پر زرق و برق، انجام عملهای مختلف زیبایی و ارائه آن از طرق مختلف از جمله دنیای واقعی و مجازی، فرهنگ مصرفگرایی را به جامعه تزریق خواهند نمود لذا با پیشروی هرچه بیشتر این قشر خاص، نفوذ این افراد را در تمامی ابعاد جامعه خواهیم دید، گاهی چنین افرادی پا را فراتر گذاشته و با نگاه کالایی به مدارج علمی، هنری و… به پشتوانه پول و امکانات خود حتی صندلیهای دانشگاه را اشغال نموده و با استفاده ابزاری از افراد مستعد و دانشاندوخته اما بیبضاعت جامعه، صاحب کتاب، مقالات علمی، آثار هنری و… نیز خواهند شد. این رقابت بین پول و امکانات بهمرور افراد فرهیخته، مستعد و جویای علم و فرهنگ را به حاشیه خواهد راند چنانکه در چرخه معیوب رانت و مافیای کنکور و مدارس غیردولتی هر ساله شاهد آن هستیم که بسیاری از دانشآموزان مستعد و سختکوش از رشته مورد علاقه خود باز میمانند و از سوی دیگر به جای این که سیاستگذاری و تصمیمگیری نظام آموزشی یک جامعه به دست دانشمندان و نظریهپردازان اندیشمند باشد به دست سودجویان فربه افتاده است.
اما بحران بعدی ناشی از نوکیسگی، نوعی فرهنگ قلدرمابی و گستاخی است که این افراد در رفتارهای روزمره خود نشان میدهند، از جمله میتوان به رانندگیهای خطرساز و استثمار افراد زیردست که به مرور فرهنگ عمومی جامعه را تنزل خواهد داد، اشاره کرد.
اما ناگوارتر از تاخت و تاز نوکیسگان در جامعه، احساس ناخوشایندی است که سبک زندگی این افراد در اقشار متوسط جامعه ایجاد میکند، در این شرایط طبقه اجتماعی شرافتمند و تقریباً فرهیخته جامعه که روز به روز در حال تنزل به زیر خط فقر میباشد از رشد قارچگونه سرمایهها و امتیازات نابرابر آنها احساس سرخوردگی و ناامیدی بیشتری نموده و علیرغم تلاش و تعهد، نتیجهای دریافت نخواهد کرد، در نتیجه بهمرور بنیانهای ارزشی جامعه نظیر صبر، روحیه کار و تلاش، علمآموزی و فرهنگدوستی در سایه تبعیض و مادگیگرایی از بین خواهد رفت و افراد شرافتمند دائماً با برچسپ بیدست و پا یا بیعرضه خطاب خواهند شد. در چنین شرایطی است که افراد خود را برای وظیفهشناسی، تعهد، قناعت، مناعتطبع، پاکدستی و پاکدامنی سرزنش خواهند نمود و این نقطه اوج انحطاط اخلاق و انسانیت در یک جامعه است.
نظر به مشکلات اجتماعی حاصل از قاچاق، اختلاس و رانتخوری؛
پولهای بادآورده و گرد و خاک نوکیسهها
ناگوارتر از تاخت و تاز نوکیسگان در جامعه، احساس ناخوشایندی است که سبک زندگی این افراد در اقشار متوسط جامعه ایجاد میکند، در این شرایط طبقه اجتماعی شرافتمند و تقریباً فرهیخته جامعه که روز به روز در حال تنزل به زیر خط فقر میباشد
لینک کوتاه : https://taranomma.ir/?p=8920
- نویسنده : محیا احمدی
- ارسال توسط : پایگاه خبری ترنم ما
- منبع : روشنفکری
- 750 بازدید
- بدون دیدگاه