همیشه درد این و آن نوشتیم
ز رنج و خون و آب و نان نوشتیم
فقط دادیم عمر خود به تاراج
چرا که روز و شب، هذیان نوشتیم
یکی از خوبیهای گاهشمارهای سنتی و تقویمهای نوین، وجود مناسبتها و بزرگداشتهایی در دل روزهای سال است، گرچه برخی از وقایع و جشنهای مهم، حذف و بسیاری از سنن کهن به بوته فراموشی سپرده شدهاند و تقویم فعلی ما بیشتر غمزاست تا شادیافزا، ولی اندک خوبیهایی نیز دارد.
در تاریخ رسمی کشور ما، هفدهم مردادماه به نام روز خبرنگار نامگذاری شده، هر چند این حرکت و این اقدام از طرف تصمیمگیرندگان اقدامی ستودنی است اما اگر برگ برگ اوراق تقویم را به نام خبرنگاران کنند.
در مقابل حساسیت بالای این حرفه و مخاطرات پیدا و پنهان آن، ناچیز و اندک است زیرا خبرنگاری را نمیتوان شغل نامید بلکه عشقی است که آدمی را وادار به تحمل این دریای مشقّت میکند و تنها از یک انسان وارسته برمیآید که با آرامش بدرود کند و همه عمر بر لبه برّان تیغ حرکت کند، خاطرم هست عدهای به بازنشستگی پیش از موعد خبرنگاران همچون سایر مشاغل سخت، معترض بودند.
در پاسخ به این عزیزان باید گفت که اولاً هنوز این تصمیم در پیچ و خمهای بروکراسی اداری مغفول مانده و سازمان تأمین اجتماعی باید معیار خبرنگار بودن شخص را تشخیص دهد و از طرفی اگر این تخفیف را برای خبرنگاران قائل شوند در واقع به قانون تمکین کردهاند .
زیرا خبرنگاری تنها گزارشگری در میدان جنگ و حضور در عمق حوادث و بلایای طبیعی نیست، خبرنگاری مرگ خاموش و فرسایش تدریجی انسان است و بهدرستی میتوان ادعا کرد که یک روز خدمت کردن در این حوزه، استرس و فشاری بیشتر از ده سال کار اداری، بر روح و روان آدمی وارد میکند.
زیرا خبرنگار همه عمر بر سر یک دوراهی کشنده قرار دارد که اگر حقیقت را ننویسد با رسالت خویش بیگانه است و در صورتی که حقیقت را عریان کند سیل نارضایتی، هجمه و مؤاخذه به سمتش آغاز میشود.
در واقع برای ما که عاشق میهن و پرچم خویش هستیم و دلمان برای فرهنگ، تاریخ و هنر این دیار میسوزد و هرگز نمیتوانیم گریه کودکی از گرسنگی و اشک مظلومی را از بیعدالتی تحمل کنیم، انجام این کار سخت و دردآور است و شاید روزی نباشد که به ترک این راه فکر نکنیم اما عشق به بیان واقعیت، حلقهای بر گردن ما افکنده و به دنبال خویش میکشد، باشد که همه اشخاص حقیقی و حقوقی با درد اصحاب قلم و اهالی رسانه که امروزه بار سنگین مسائل مالی نیز بر آن افزوده شده، آشنا شوند و به جای بداخلاقی، راه را برای بیان واقعیات بر خبرنگاران واقعی هموار سازند. بیشک توسعه دموکراسی و آزادی بیان که زیربنای توسعه در همه زمینههای اجتماعی، سیاسی، اقتصادی، فرهنگی و… است.
بدون داشتن مطبوعات و رسانههای آزاد، امکانپذیر نیست و تحکیم و تقویت رکن چهارم دموکراسی قطعاً به تضعیف پایههای فساد و ناهنجاری در جامعه که هماکنون بهشدت در سیستم اقتصادی و اداری ما ریشه دوانده، منتهی خواهد شد.