در یادداشت های گذشته از قوم گرایی و منطقه گرایی بعنوان سم مهلک بر سر راه توسعه شهرستان نام آوردم و از تبعات خطرناک این غده سمی بر افکار و اندیشه های مردم گفتم؛ که اثرات مخربش میتواند سال های سال برجا مانده و به بزرگترین وسیله برای دامن زدن به کینه توزی ها و دشمنی ها بین مردم این شهرستان منجر شود و شکاف ها و گسل هایی را در بین جوامع محلی ما ایجاد کند که ترمیم آن به این سادگیها امکانپذیر نباشد.
همچنین گفته شد که منطقه گرایی خودش معلول است و باید عامل (عوامل) آن را جستجو کرد.
و از مهمترین عوامل منطقه گرایی به دو عامل اشاره داشتیم:
۱- احساس تبعیض بین مردم مناطق
که این احساس تبعیض هم میتواند در برخورداری از امکانات باشد که به یک منطقه در امکانات بیشتر توجه شده باشد و منطقه ای هم مورد کمترین رسیدگی واقع شده باشد. (البته در جیرفت و عنبرآباد این عدم رسیدگی تقریبا مشترک بین تمام بخشها و مناطق است؛ از روستاهای بخش جبالبارز جنوبی و روستاهای امجز و گمرکان در جبالبارز میانی تا روستاهای بخش اسماعیلی و بخش اسفندقه و تا روستاهای بحرآسمان و رمون در بخش ساردوئیه و…)
و هم این احساس تبعیض درخصوص نیروی انسانی ادارات و نیز مدیریت ها و مسئولیتها میتواند باشد.
در جیرفت احساس تبعیض بین مناطق بیشتر از این نوع است تا نوع اول؛ گرچه این واقعیت قابل کتمان نیست که در طی دهههای متمادی و تا همین سالیان اخیر در این شهرستان بیشترین سهم قبولی های کنکور از دو منطقه بوده و نیز در آزمون های استخدامی هم این دو منطقه سهم پذیرش بیشتری از مناطق دیگر داشته اند و طبیعی است که نیروی انسانی ادارات هم در آن سالیان بیشتر از این دو منطقه بوده باشد و تصور کنید وقتی بیش از ۸۰ درصد نیروی انسانی یک اداره از این دو منطقه باشد در پست ها و مسئولیت ها هم به همان اندازه سهم این دو منطقه بیشتر میشود.
اما در طی این ۱۰ – ۱۵ ساله اخیر از آن نسبت و فاصله بسیار زیاد بین این دو منطقه با مناطق دیگر در موفقیت های تحصیلی، استخدامی و… کاسته شده ولی همچنان هم کفه رتبه های برتر کنکور و استخدامیها به نفع این دو منطقه سنگینی میکند. آنچه گفته شد به این معنا نیست که فرزندان دیگر مناطق موفقیت و پیشرفت نداشته اند، خیر، دیگر مناطق هم موفقیت هایی داشته و خصوصا در سالیان اخیر این موفقیت ها بیشتر هم شده است.
مسأله تا آنجایی که جذب نیروی انسانی بر اساس ضابطه و نه رابطه بوده قابل پذیرش است اما سوال اینست آیا تمام نیروی انسانی ادارات با آزمون و بر اساس شایسته سالاری وارد شده اند؟ پاسخ، خیر است.
جالبه بدانید فقط در یک دوره ریاست دانشگاه علوم پزشکی جیرفت حدود ۱۴۰ نیرو (فقط آماری که به دست ما رسید) در قالب نیروی شرکتی و… جذب شد و از این تعداد سهم یک منطقه جیرفت (که رئیس دانشگاه هم از آن منطقه بود) به تنهایی از تمام مناطق دیگر جیرفت و بلکه از ۷ شهرستان جنوبی بیشتر بود! و این تبعیض در نیروی انسانی را مردم دیگر مناطق وقتی میبینند و میشنوند، طبیعی است که نتوانند آن را تاب بیاورند.
این فقط یک مورد از تبعیض در نیروی انسانی ادارات در این منطقه هست، مصادیق دیگری هم وجود دارد مثل اداره راهداری در دوره گذشته که فقط توسط یک معاون بیش از ۳۰ نیرو بیضابطه و اکثرا از یک منطقه جذب شده بود و یا کشت و صنعت که تبعیض در جذب نیروها به نفع برخی مناطق خاص موج میزند و این بیعدالتی و تبعیض در جذب نیروها در برخی ادارات به جایی رسیده که این ادارات را به ادارات خانوادگی و فامیلی تبدیل کرده است!
مثال ساده ترش را بزنم، شرکت های خدمات کشاورزی در برخی دهستانهای جیرفت وقتی مردم یک منطقه میبینند از مدیر شرکت تا حتی نگهبان آن شرکت هم از منطقه خودشان نیست و از منطقه دیگر است قطعا این را بر نمیتابند.
این تبعیض ها و بیعدالتی ها در جذب نیروها که عموما هم در قالب شرکتی میباشند و به یک منطقه بیشترین توجه میشود و مناطق دیگر عموما دیده نمیشود باعث میشود مردم آن مناطق هم منطقهگرایی را برگزینند.
اما در مدیریت ها و مسئولیتها هم گاهی تبعیض خیلی پررنگ به نفع یک منطقه خاص اتفاق میافتد و مردم مناطق دیگر این را میبینند(یا میشنوند) و بر نمیتابند که در یادداشت گذشته یک نمونه آن را درمورد آموزش و پرورش جیرفت گفتم، اما این استتثناء هست و عموم ادارات این شهرستان اینچنین نیستند (که این را با تحقیق آماری بعد ثابت خواهم کرد)
اما واقع قضیه اینست که همین معدود تبعیضها هم علیالخصوص وقتی درمورد اداراتی مهم که در پیشانی کار باشند مثل آموزش و پرورش و فرمانداری و… صورت گیرد، توسط سیاسیون مناطق دیگر مدام به آن دامن زده میشود و این خود میتواند محرک منطقه گرایی در بین مردم آن مناطق شود.