آزار و اذیت خیابانی عبارت است از: رفتارهای کلامی، غیرکلامی و فیزیکی ناخواسته که بدون رضایت شخص و با هدف نقض کرامت او انجام میگیرد.
شایان ذکر است رفتارهای آزاردهندهای اعم از: چشمچرانی، آزارهای رفتاری و گفتاری (متلکپرانی، پیشنهادات بیشرمانه، فحاشی و…) در بسیاری از جوامع از مصادیق تجاوز و آزارگری محسوب گردیده و پیامدهای ناگواری از جمله: آسیب روانی، افسردگی، اضطراب، خدشهدار شدن اعتماد به نفس و عدم احساس امنیت بانوان و به تبع آن کاهش حضور زنان در اجتماع و در موارد شدیدتر؛ اختلال استرس پس از سانحه، خودکشی و هراس اجتماعی را به دنبال خواهد داشت.
اما سؤال اینجا است که با وجود مذموم بودن و تقبیح این عمل غیراخلاقی در همۀ جوامع چرا این رفتار به کرات در سطح اجتماع صورت میگیرد و راه درمان آن چه میباشد؟
پدیده آزارگری خیابانی مانند هر پدیدۀ اجتماعی و روانی دیگر معلول عوامل چند بعدی و متعددی اعم از: علل فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، قانونی و اقتصادی میباشد.
از آنجاکه خانواده بنیادیترین هستۀ اجتماع میباشد و افراد بخش بزرگی از خزانۀ رفتاری خود را از خانواده کسب مینمایند؛ باید گفت بسیاری از اختلالات و انحرافات رفتاری مانند: چشمچرانی، خودنمایی و لمس بدن افراد بدون رضایت آنان که در منابع روانپزشکی از آنها به عنوان اختلالات جنسی یاد میشود و همچنین دیدگاه منفی افراد نسبت به نقش جنسیتی خود و جنس مخالف، ریشه در سبکهای تربیتی والدین ناآگاه دارد که یک جنبۀ مهم از تربیت؛ یعنی تربیت جنسی فرزندان خود را نادیده گرفته و سهلانگارانه زمینۀ اختلال روانی فرزند خود را فراهم مینمایند.
اما موضوع به ناآگاهی خانوادهها ختم نمیشود و حتی نهادهای فرهنگساز نظیر: آموزش و رسانه نیز نه تنها اقدامی برای شناسایی، هشدار و یا آموزش رفتار اخلاقی و سالم نسبت به این آسیب اجتماعی و روانی نمیکنند، بلکه در بسیاری موارد با ارتباط دادن این پدیده به بانوان و رفتار و پوشش آنها، این بیماران پرخطر را محقتر و جسورتر از پیش میسازند.
اما در رابطه با چالشهای قانونی این پدیده بایستی گفت که در قوانین ما جنبههای معنوی آزارگری در قانون تعریف مشخصی نداشته و همچنین اثبات چنین پدیدههایی با دشواری مواجه بوده و در نتیجه پیامد قانونی بازدارندهای متوجه فرد آزارگر نخواهد بود.
لذا همۀ آنچه ذکر شد بهعلاوه کمرنگ شدن سنتهای ریشهدار فرهنگی و مذهبی، باعث گردیده علیرغم مترقی شدن جوامع و فراهم بودن حضور بانوان در عرصههای اجتماعی، عدهای با ایجاد احساس ناامنی به یک روش دیگر، زمینۀ حذف و آسیب به بانوان و به تبع آن کمرنگ نمودن نقش آنان در اجتماع را فراهم نمایند.
باری تمامی ارکان یک جامعه که در ساختن تفکر و تربیت یک نسل نقش دارند بایستی زمینۀ تربیت همه جانبۀ یک نسل سلامت و ایجاد نگرش جنسیتی مثبت و ایجاد اعتماد به نفس و رویکرد محترمانه به خود و دیگران را مدنظر قرار داده تا زمینه برای حضور تمامی افراد اجتماع اعم از زنان، مردان و کودکان بدون خطر و آسیب فراهم گردد.