این روزها جریان برانداز مأیوسانه به مروری ناتوانیهای خود مشغول است تا بیابد که چرا علیرغم سرمایهگذاری و برنامهریزی تمام عیار و همهجانبه برای موفقیت ابرپروژه براندازی جمهوری اسلامی، نتوانست کار را به پیش ببرد و خیلی زود استیصال آنان مشخص گردید. نظام اسلامی به مدد الطاف خفیه الهی، هوشیاری و بصیرت ملت، تدبیر رهبری انقلاب و شجاع و دلاوری حافظان امنیت کشور، توانست اوضاع را تحت کنترل خود نگه دارد و به تدریج به سمت فروکش کردن هدایت کند.
هر چند جنگ همه جانبه هنوز پایان نیافته و تلاش دشمن برای برپایی فازهای جدید بلوا، با رنگ و بوی دیگر تداوم دارد که مواجهه با آن هوشیاری فراوان و اقدام موثر میطلبد که متولیان امر و ملت نجیب و غیور ایران باید نسبت به آن هوشمند باشند.
اما آنچه در این میان به عنوان یک ضرورت فرهنگی، اجتماعی و سیاسی در جهاد تبیین باید مورد توجه قرار گیرد، مساله “مرمت زخم”هایی است که بر تن جامعه نشسته است! واقعیت آن است که در این جنگ شناختی قلب و جان بخشی از جامعه دستخوش تردید و ابهام و کدورت و نفرت شده و نیاز است تا اقدامات موثری در مسیر “تالیف قلوب” صورت گیرد.
سالها پیش بود که حکیم انقلاب اسلامی توجهات افکارعمومی را به یکی از آموزههای بنیادین اسلام ناب محمدی ص با عنوان “صلاح ذات البین ” جلب نمود. ایشان در جلسه به شرح آن دکترین پرداختند و فرمودند: “صلاح ذات البین که امیرالمؤمنین علیهالصّلاهوالسّلام در وصیّت مهم خود آن را بیان میکنند، فقط ائتلاف و اتّحاد ظاهری نیست که دو گروه و دو جماعت بر سر یک چیز، قراردادی ببندند و ائتلاف ظاهری تشکیل دهند؛ از این بالاتر است؛ یعنی فیمابین همدیگر، دلها با هم صاف شود؛ ذهنها نسبت به یکدیگر خوشبین شود و هیچگونه تعرّض و ایذایی از کسی و از جناحی به یک مجموعهی دیگر صورت نگیرد. در همین جمله، بعد از اینکه میفرمایند «و صلاح ذات بینکم»، به سخن پیغمبر اکرم استشهاد میکنند و میفرمایند: «فانّی سمعت جدّکما صلّیاللَّهعلیهوالهوسلّم یقول صلاح ذات البین افضل من عامّه الصّلاه و الصّیام»؛ یعنی فضیلت اصلاح ذات البین مردم – دلها را به هم نزدیک کردن و ذهنها را نسبت به هم خوشبین نمودن – از هر نماز و روزهای بیشتر است. اگر کسی نماز مستحبّی بخواند یا روزهی مستحبّی بگیرد، یا برود برای اصلاح ذات البین تلاش کند؛ دومی افضل است. این هم از چیزهایی است که ما امروز به آن خیلی احتیاج داریم.” (۸۱.۹.۱)
امروز در این معرکه حاصل از جنگ رسانهای و به واسطه زخمهای ایجاد شده در قلبها و ذهنهایمان، به بازخوانی این دکترین کلیدی اسلامی نیازمندیم. حقیقت آن است که جامعه با قلبهای همدل و نزدیک، یک جامعه پویا و قدرتمند خواهد بود، و اگر فاصلهها ما را از هم جدا سازد و در اردوگاههای متفرق و در برابر هم قرار دهد، و جای محبت و ارادت، کینه و نفرت لانه کند، مدخلی برای نفوذ دشمن باز شده است!
سیاستهای رسانهای دشمن برای پاشیدن مستمر نفرت همچنان ادامه دارد و در تلاش است با پمپاژ دروغ و بازخوانی تلخکامیها، مانع از آرامش ذهنی و تشویش های درونی گردد. امروز به عنوان یک راهبرد اساسی نیازمند تزریق همدلی در جامعه هستیم. هر اقدامی که ما را از هم دور کند، حرکتی در زمین دشمن خوهد بود. امروز زبان محبت آن زبان دیگری است که باید در کشور خریدار داشته باشد و آدمهایی باید تریبونهای باشند که همدلی و عطوفت را به افکارعمومی هدیه میدهند. زبانهای تلخ و نگاههای غضب آلود و کلام، بر دردهای ما خواهد افزود، حتی اگر متعلق به نامهایی باشد که به اردوگاه جریان انقلابی تعلق دارند.
امروز پرچمداران جهاد تبیین نیازمند کلامی متقن و نرم و سرشار از محبت اند تا پیش از آنکه عقلها را قانع کنند، قلبها را به تسخیر درآورند. و فراموش نباید کرد که قلبها دروازه فتح عقلها هستند، دروازهای که با کلید محبت و همدلی گشوده خواهند شد.