از ابتدای شکلگیری تمدنهای بشری و اجتماعات انسانی، یکی از اصلیترین مسائل مهم و حائز اهمیت مسئله کلیدی اطلاعرسانی بوده که در گذر زمان از اشکال ابتدایی همانند هشدار دادن با دود و شعله، فرستادن پیک و جارچی به رسانههای مکتوب و الکترونیکی امروزی با سرعت نفوذ بالا و ثانیهای بدل گردیدهانـد.
امـا در تـمـامی ایـن دورهها، جـامـعه و قشـر اطلاعرسان، عـلیرغم حساسیـت و ظـرافـت بـالای کـاری و پـرمخاطـره بودن این حرفه، از طرف دولتها و مردم مورد بیمهری قرار گرفته و به حقوق واقعی خویش، اعم از مادی و معنوی، آنچنان که شایستگی آن را داشتهاند، دست پیدا نکردهاند.
دهه اخیر که به عصر ارتباطات و انفجار اطلاعات مشهور است تمامی این مواهب و نعمتهای شنیداری و دیداری را مدیون تلاش و مجاهدتهای اهالی و اصحاب رسانه است که همواره دوربین بر دوش، در گرما و سرما و در شرایط مختلف، یک قدم از حوادث و رویدادها جلوتر بودهاند و چه بسا که برای ثبت یک واقعه مهم، چند شبانه روز چشم بر هم نگذاشتهاند.
اما متأسفانه در ایران، حقوق این قشر رعایت نگردیده و همکاران ما همواره از تضییع حق خویش شاکی و ناراضی هستند. در استان کرمان نیز، در بر همین پاشنه میچرخد و بهرغم وجود دستورالعملهای قانونی و تأکیدات مکرر نمایندگان عالی دولت در چندین مرحله و یادآوریهای هر روزه اهالی رسانه و فعالان این حوزه مبنی بر لحاظ بودجه مصوب برای پیوست اطلاعرسانی تمامی طرحها، همایشها، پروژهها و…
از سوی مدیران دولتی، خصوصی و خصولتی، تاکنون هیچ حرکت هدفمند و سازماندهیشدهای از سوی هیچکدام از دستگاههای فوقالذکر صورت نگرفته و ظاهراً این همکاری را یک سویه و وظیفه اهالی رسانه و اطلاعرسان میدانند که این برداشت و دیدگاه، مغایر با تمامی اصول اخلاقی و قانونی است و بیگمان در هزینهکرد.
اعتبارات میلیاردی که حیف و میلهای متعددی صورت میگردد و گاهی برای مطالعات یک پروژه که اعتباری چند ده میلیونی نیاز دارد، سندهای میلیاردی صادر شده و در برخی سازمانها و شرکتها، هزینه تشریفات و سفره در یک سال، ده برابر بودجههای فرهنگی ادارهکل ارشاد میباشد.
تنها بخش مغفول و مظلوم کمافیالسابق باید بخش اطلاعرسانی باشد که میطلبد با توجه به تداوم این روند ناصواب، صاحبان رسانههای استان در همکاری پرسنل خویش با ادارات، سازمانها و تشکلات غیرپاسخگو و بیتفاوت به اعتبارات اطلاعرسانی، تجدیدنظر نموده و مراکز بیتفاوت را بایکوت خبری نمایند.