از جملۀ همین جشنها و آیینهایی بود که همواره در ایران باستان برگزار و باعث میشد مردم همیشه شاد، خوشحال و امیدوار زندگی کنند، شاید بزرگترین ضرر عدم برگزاری این جشن ها همین غم، اندوه، خمودگی و افسردگی در میان طبقات مختلف جامعه است،
سرزمین کهن و اصیل ایران زمین همواره یکی از گاهوارههای فرهنگ و تمدن بشری بوده است، ایران از دیرباز سرزمین جشنها، سنتها، رسوم و باورهای گوناگونی بوده است که نیاکان و اجداد ما در طی هزاران سال این فرهنگ و سنتهای باشکوه را پیوسته پاس داشتهاند و در طی قرون و اعصار از گزند بلایا و دستبرد حوادث گوناگون حفظ و به صورت میراثهای کهن و ارزشمند برای ما برجای گذاشتهاند. همانگونه که میدانیم بعضی از این جشنها و سنتهای ایرانی امروزه هم بسیار باشکوه برگزار میگردد، مانند: جشن نوروز، جشن سده، شب چله و…، برخی از این جشنها و مراسمهای کهن نیز در میان زرتشتیان رواج دارد، مانند: جشن سپندارمذگان، تیرگان، بهمنگان، مهرگان و…
بد نیست که یادآور شویم واژۀ جشن برگرفته از واژۀ “یَسن” در اوستا است. برخی از این جشنها نیز همراه با نیایش بوده است مانند: مهرگان، فروردگان و…، اما به طور کلی این جشنها و رسوم کهن ایرانی در دهههای اخیر یا کمرنگ شده و یا به طور کلی رنگ باخته است و به دست فراموشی سپرده شده، یکی از دلایل این فراموشی عدم آگاهی ما دربارۀ سنتهای دیرینۀ خودمان است و همین امر سبب شده در برخی موارد شاهد تقلید کورکورانه و ناآگاهانه از مراسمهای دیگر کشورها باشیم مانند: ولنتاین، جشن طلاق، هالووین و…
بنابراین نه تنها گذشت زمان و تغییرات گوناگون، آیین و رسوم کهن را تضعیف کرد بلکه امروزه اگر نگاهی به خودمان بیندازیم، میبینیم هیچ چیزمان شبیه گذشته نیست، از نوع پوشش گرفته تا نوع ساختمان، نوع مسکن و خوراک و بقیۀ موارد، اما این تغییرات از کجا و برای چه آغاز شد؟ در طول تاریخ حکومتها دنبال اهداف خود بودند و مردم دنبال بهتر زیستن، پس به مرور زمان و با رشد جنبشهای مختلف به ویژه مدرنیته، پیشرفتها و حرکت دانشمندان و اختراعات مختلف، هیچ چیز جز فراموشی سنتها را در پی نداشته است، در واقع خود انسانها و به بهانۀ روشنفکری نه تنها از اصل خود بلکه آغازگر و آفرینندۀ چیزهایی بودند که آرام آرام آنها را به سوی دیگری میبرد که شروع جنگ سنت و مدرنیته شد و بدین گونه بشر خیلی چیزهای خوبی را از دست داد.
از جملۀ آنها همین جشنها و آیینهایی بود که همواره در ایران باستان برگزار میشد و باعث میشد مردم همیشه شاد، خوشحال و امیدوار زندگی کنند، شاید بزرگترین ضرر عدم برگزاری این جشن ها همین غم، اندوه، خمودگی و افسردگی در میان طبقات مختلف جامعه است، چرا که برگزاری این مراسمها، تخلیۀ انسانها از قدرتهای منفی و بد بود. آری آنچه جامعۀ امروز را دچار رخوت و افسردگی کرده همین رویگردانی از سنتها و آیینهای کهن است، لازم به ذکر است که برگزاری آیینها و جشنهای کهن و ملی هیچ منافاتی با دین اسلام ندارد، زیرا دین اسلام خود تأکید بر نشاط و شادمانی دارد.
پس خوب است برای حفظ هویت ملی و میهنی خود به آداب کهن برگردیم و برخی از آنان را دوباره احیا کنیم تا شاهد تضادها و تقابلهای فرهنگی با فرهنگهای غربی که امروزه عدهای از اقشار جامعه ندانسته به انجام آن همت میگمارند، و انجام آن را نوعی از روشنفکری میدانند، نباشیم.