استان کرمان معروف به بهشت معادن است و نزدیک به ۴۰ درصد از این منابع ملی کشور را در خود جای داده است.
اما سهم واقعی استان از این ظرفیت خدادادی چیست؟ مدتهای مدیدی است که مسئولان ارشد استان کرمان در جلسات شورای معادن، از عدم بازگشت بخشی از درآمدهای معدنی که طبق قانون باید به استان برگردد ولیکن این امر محقق نمیشود، گلایهمند هستند.
از طرفی استقرار صنایع معدنی که بهدلیل تحریمهای ظالمانه فاقد تکنولوژی روز دنیا هستند، سببساز ایجاد آلودگیهای زیستمحیطی در جای جای استان گردیده و از طرف دیگر کمبود منابع آب با استقرار صنایع آببر در استان چالشهای جدی در حوزه آب ایجاد نموده است که روز به روز اثرات آن بیشتر مشهود خواهد شد.
اگر بخواهیم در این مبحث به نمونههای عینی بپردازیم به دو مثال ملموس که در استان بهشدت رواج دارد اشاره خواهیم کرد:
در حال حاضر برای تولید هر تن مس، در شرایط تولید به روش لیچینگ(برای کانسنگهای اکسیده) در حدود ۱۰۰ مترمکعب آب و در شرایط استفاده از روش فلوتاسیون و ذوب و الکتروریفاینینگ(برای کانسنگهای سولفیدی) در حدود ۲۱۵ مترمکعب آب و ۲۶۵ مترمکعب گاز مصرف میشود. به عبارت دیگر، برای تولید و صادرات ۲۰۰ هزار تن مس در سال، ۲۰ تا ۴۳ میلیون مترمکعب آب در سال(معادل مصرف آب یک شهر ۳۶۵ تا ۷۸۵ هزار نفری فقط برای صادرات فعلی یک محصول معدنی) مصرف میشود.
همچنین برای تولید و صادرات یک تن مس، در حدود ۲۰ تا ۳۰ تن اسید سولفوریک وارد محیط زیست میگردد و با توجه به شرایط توپوگرافی منطقه، برای تولید فقط یک مترمکعب مس باید ۲۰۰۰ تا ۴۰۰۰ مترمکعب سنگ برجا در بخش ماده معدنی و باطله، از محیط زیست و منابع طبیعی کشور استخراج شود و با توجه به ضریب تورم ناشی از استخراج و خردایش، حجم سنگی در حدود ۳۴۰۰ تا ۶۸۰۰ مترمکعب برای هر تن محصول مس، در محل دیگری در محیط زیست، دپو و کوه جدیدی در منطقه ایجاد گردد، لذا به دلایل فوقالذکر، کشورهای پیشرفته حتی با وجود ذخایر مس در کشورشان، اجازه فعالیت معدنکاری و احداث کارخانههای پرعیارسازی و تولید مس را ندادهاند و نیاز مس خود را از کشورهای جهان سوم تأمین میکنند.
در مبحث بعد که در استان ما بهشدت فعال است، برای تولید هر تن فولاد ۲۰ تا ۲۵ مترمکعب آب مصرف میشود. لذا برنامه افزایش تعداد واحدهای تولید فولاد در استان قطعاً باید مورد بازنگری قرار گیرد.
متأسفانه یکی از چالشهای بزرگ معدنکاری در کشور که منجر به هدررفت سرمایههای طبیعی شده است، عدم وجود آمایش سرزمینی در حوزه ظرفیتها و پتانسیلهای اقتصاد و اشتغال پایدار هر منطقه میباشد. تصور بفرمایید معدنی برداشت میشود و صنایع معدنی در کنار آن استقرار مییابد، اما کشاورزی و دامپروری منطقه نابود خواهد شد. مگر عمر معدن برای تهیه مواد اولیه چند سال خواهد بود؟ بالأخره روزی ذخایر معدن به پایان خواهد رسید و تنها یک زمین سوخته و آلوده برجا میماند که برای آینده اشتغال مردم آن منطقه، هیچ برنامهای وجود نخواهد داشت.
برخلاف تصور عموم مردم و برخی مسئولین، بر اساس آمار رسمی، صادرات در بخش معدن و صنایع معدنی کشور در سال ۱۴۰۰، به طور متوسط، تنی ۲۸۰ دلار بوده است(۱۳ میلیارد دلار به وزن ۴۷ میلیون تن) در صورتی که محصولات کشاورزی به طور متوسط، تنی ۶۲۰ دلار و نفت خام به طور متوسط تنی ۶۰۰ دلار ارزش صادرات داشته که نشان میدهد درآمد حاصل از صادرات یک تن معدن و صنایع معدنی در حدود نصف درآمد حاصل از صادرات یک تن نفت خام و محصولات کشاورزی میباشد.
لذا میتوان با برنامهریزی صحیح و سرمایهگذاری در بخش کشاورزی استان، مشکلات اقتصادی، اجتماعی و معیشتی مردم را به صورت پایدار برطرف نمود اما اینک زنگ هشدار توسعه ناپایدار استان با هیجان افراد سیاسی که منافع کوتاهمدت و گاهی شخصی را میبینند و به دنبال افزایش عملکرد خود هستند به صدا درآمده و امروز با توجه به شرایط بغرنج معیشتی و اقتصادی جامعه، پیگیریها و اشتغالزایی آنها از نظر عموم مسلماً جذاب خواهد بود، اما تاریخ در آینده پیرامون ما عادلانه قضاوت خواهد کرد.
بهمناسبت پنجم ژوئن روز جهانی محیط زیست؛
کشاورزی و محیط زیست استان، قربانی برخی صنایع معدنی
برای تولید و صادرات یک تن مس، در حدود 20 تا 30 تن اسید سولفوریک وارد محیط زیست میگردد و با توجه به شرایط توپوگرافی منطقه، برای تولید فقط یک مترمکعب مس باید 2000 تا 4000 مترمکعب سنگ برجا در بخش ماده معدنی و باطله، از محیط زیست و منابع طبیعی کشور استخراج شود
لینک کوتاه : https://taranomma.ir/?p=8190
- نویسنده : مهندس مرجان شاکری
- ارسال توسط : پایگاه خبری ترنم ما
- 579 بازدید
- بدون دیدگاه