مطلبی را در یکی از رسانه های محلی جنوب دیدم که لیست ۷ نفره ای از مدیران انتصاب شده اخیر در یکی از سازمانهای این منطقه به همراه نام منطقه آنان (که ۶ نفر از یک شهرستان بودند) گذاشته و در پایان هم از سهم پنج گنج جنوبی از این تعداد منصوبین پرسیده بود که کجاست.
سهم گرفتن بیشتر یک شهرستان (جیرفت) در مدیریت های ادارات کل جنوب کرمان مدتهاست که مورد اعتراض فعالان رسانه و کنش گران اجتماعی پنج گنج است و اخیرا دیدم که فعالان اجتماعی عنبرآباد هم به جمع معترضین پیوسته اند و در خود جیرفت هم باز عزیزان منطقه گرمسیر(میانچیل) به انتصابات انتقاد جدی دارند و گلایه همه این عزیزان هم مشترکا اینست که چرا سهم شهرستان و منطقه ما در انتصابات داده نشده است؟
برای پاسخ به این سوال میتوان سطحی و با نگاه های پویولیستی و عوام گرایانه با آن مواجه شد که در اینصورت جز اینکه دامنه معترضان با نگاه منطقهگرایی را بیشتر کنیم و تا دیروز اگر در سطح شهرستانی بود امروز آن را به سطح منطقه ای و طایفه ای بکشانیم و ایجاد مرزهای جدید و جدیدتر در بین اهالی هفتگنج نماییم هیچ دستاورد دیگری نخواهد داشت، و با این نگاه دور از انتظار نمیبینم که فردا در خود جیرفت علاوه بر منطقه گرمسیر(میانچیل)، از مناطق دیگر مثل اسفندقه، بهرآسمان و… هم به جمع معترضین بپیوندند و آنان هم مدعی سهم خود در انتصابات بشوند و همینطور سایر مناطق در شهرستان های دیگر!
این، یک نوع مواجهه با انتصابات است که متاسفانه بعضا توسط خواص (سیاسیون) و نیز فعالین رسانه در این منطقه به آن دامن زده میشود.
از عزیزانی که مروج این نوع نگاه هستند دو تا سوال میپرسم:
۱- آیا این عدم توازن منطقهای در انتصابات فقط محدود به این دوره بوده است؟ یا در دوره های گذشته هم وجود داشته است؟
۲- سوال دوم اینست که اگر یک مدیر کل از غیر شهرستان جیرفت انتخاب شد (بعنوان مثال اداره کل راهداری در دولت گذشته) آیا با این وضع سهم پنج شهرستان جنوبی در انتصابات این اداره کل بطور بایسته داده شد؟ یا وضع از این که الان هم هست بدتر بود؟
پاسخ مناسب به این دو سوال از این حیث مهم است که از نگاه سطحی عبور کرده و عمیق تر به این اتفاق نگاه کنیم و آسیب شناسی دقیقی از ریشه ها و عوامل پدید آورنده این وضع داشته باشیم.
در ریشه یابی علل و عوامل این اتفاق که چرا باید در ادارات کل جنوب کرمان سهم بیشتر مدیریت ها متعلق به یک شهرستان(جیرفت) باشد، عامل اصلی و عمده را باید نه فقط در الان و بلکه در سالیان متمادی گذشته و تا الان جست.
اگر یک تحقیق و رصد دقیق از کارکنان ادارات کل این منطقه صورت بگیرد، به این واقعیت خواهید رسید که بیش از ۵۰ درصد این کارکنان فقط متعلق به شهرستان جیرفت اند و در خود جیرفت هم حدود ۸۰ درصد کارکنان متعلق به دو منطقه ساردوئیه و جبالبارزند و کمترین سهم متعلق به منطقه گرمسیر (میانچیل) است!
ریشه اصلی این اتفاق را در وهله اول در بیعدالتی آموزشی باید جست؛ طبیعی است دانش آموزی که در مرکز شهر جیرفت با امکانات و معلمان بهتر درس خوانده به نسبت دانشآموزی که در رودبارجنوب، قلعهگنج، فاریاب و حتی بخش اسماعیلی خود جیرفت درس خوانده پایه علمی قوی تری برای او حاصل شده، بعد هم در کنکور رتبه بهتری کسب میکند و در سهمیه های مناطق محروم و آزمون های استخدامی هم او هست که بکار گرفته میشود. مثلا در سهمیه مناطق محروم رشته پزشکی که ده نفر به جنوب کرمان اختصاص داده شده بود در سالیانی هر ده نفر از شهرستان جیرفت بودند! در آزمون های استخدامی هم به همچنین؛ بعنوان مثال زمانی که اداره کل راه و شهرسازی در این منطقه مستقر شد ببینید چه تعداد از مهندسین عمران پذیرفته شده در آزمون این اداره کل از شهرستان جیرفت بودند و چه تعداد از شهرستان های دیگر؟
واقعیت غیر قابل کتمان این است که بیشترین ورودی های دانشگاه در این سالها اعم از سهمیه مناطق محروم و… از ساکنان شهر جیرفت (که بیشتر ساردویی هستند و سپس جبالبارزی) بوده است و در آزمون های استخدامی هم به همین ترتیب.
باید مسئولان و قانونگذاران در دوره های گذشته برای این بیعدالتی آموزشی فکری میکردند مثلا در سهمیه مناطق محروم بین خود هفت شهرستان جنوبی هم تفکیک قائل میشدند و سهم برابر برای دانش آموزی که در بخش بسیار محروم چاه دادخدا یا جازموریان درس خوانده با دانش آموزی که در مرکز شهر جیرفت درس خوانده قائل نمیشدند.
اما از آزمون های استخدامی که بگذریم بیعدالتی هایی هم در این سالها در جذب نیروها توسط برخی ادارات کل و دانشگاه های این منطقه (بطور خاص دانشگاه علوم پزشکی) اتفاق افتاده است و آن در قالب جذب نیروهای شرکتی بوده است که متاسفانه در اینجا خلأ قانونگذاری هم داریم و دست مدیران باز بوده و هر چه چقدر از اقوام و بستگان خود و نیز سفارش شدگان توسط سیاسیون را میتوانسته اند در این قالب بکار گرفته اند، و چند مدتی بعد هم همین نیروها تبدیل وضعیت شده و مدتی بعد هم بعنوان مدیر منصوب میشوند!
رسانه های این منطقه اگر خواهان حل اساسی این مسأله یعنی بیعدالتی در انتصابات هستند باید مطالبه دائم داشته باشند تا اولا این بساط بیعدالتی در جذب نیروهای شرکتی برچیده شود که دیگر شاهد آن نباشیم یک مسئول بعضا تا ۶۰ نفر و مسئول دیگر تا ۴۰ نفر از اقوام خود، همسر و سایر بستگان و رفقا و همه از یک منطقه خاص را بدون استحقاق در مجموعه کاری خود در قالب نیروی شرکتی بکار گیرد و دیگر مناطق آن شهرستان و بعلاوه پنج شهرستان جنوبی حتی یک سهم هم از این نیروهای شرکتی دریافت نکنند!
بیعدالتی در اینجاست و همه هم میدانند و اما کدام یک از رسانه های این منطقه که اکنون داعیه بیعدالتی در انتصابات دارند تا الان به این بیعدالتی در جذب نیروهای شرکتی کوچکترین انتقاد و اعتراضی داشته است؟
این حقیر اگر از بی عدالتی در جذب نیروهای شرکتی در این منطقه حرف میزنم در عمل هم مطالبه گری داشته ام و تاوان آن مطالبه گری هم داده ام و بارها راهروهای دادگاه از منوجان تا جیرفت و کرمان پیموده ام، ولی یکبار نشد که برخی از این رسانه ها که امروز داد بیعدالتی در انتصابات میزنند کمترین حمایت و پوشش رسانه ای از مطالب مان داشته باشند و بلکه بعضا ما را به سکوت دعوت میکردند که چون اینجا همکار رسانه ای خودمان هم بوده نباید مطالبه گری میکردی!
من به عزیزان پنج شهرستان جنوبی در این مورد حق میدهم که گلایهمند از این وضع ناعادلانه در انتصابات باشند اما اگر خواهان حل اساسی آن هستند بجای راه اندازی دعواهای جیرفتی و کهنوجی در فضای مجازی که دود آن به چشم تمام مردم این منطقه میرود پیشنهاد میکنم که ریشه ها را دریابند و به سراغ مبارزه با عوامل پدید آورنده این وضع (بیعدالتی آموزشی و بیعدالتی در جذب نیروهای شرکتی) بروند، در مبارزه با این بیعدالتی ما هم در کنار آنان و بلکه چند گام هم جلوتر خواهیم بود. یا علی.