تاریخ : جمعه, ۲ آذر , ۱۴۰۳ Friday, 22 November , 2024
2

لیلا راهدار نویسنده کرمانی : زخم مهاجرت بر پیکر فرهنگ بومی

  • کد خبر : 1874
  • ۲۳ مرداد ۱۴۰۰ - ۷:۳۵
لیلا راهدار نویسنده کرمانی : زخم مهاجرت بر پیکر فرهنگ بومی
ليلا راهدارچند روز قبل  جشنواره ملي داستاني «آب» توسط وزارت نيرو در استان اصفهان برگزار شد و اثر ليلا راهدار نويسنده کرماني نيز جزو برگزيدگان اين جشنواره بود. ليلا راهدار در مطبوعات استاني و کشوري در زمينه نقد و پژوهش ادبي فعاليت‌هاي زيادي را داشته است.

لیلا راهدارچند روز قبل  جشنواره ملی داستانی «آب» توسط وزارت نیرو در استان اصفهان برگزار شد و اثر لیلا راهدار نویسنده کرمانی نیز جزو برگزیدگان این جشنواره بود. لیلا راهدار در مطبوعات استانی و کشوری در زمینه نقد و پژوهش ادبی فعالیت‌های زیادی را داشته است.

گفت و گویی کوتاه با لیلا راهدار داشتیم که حاصل آن را در ذیل می خوانید.

خانم لیلا راهدار همانطور که می دانید یکی از بسترهای مهم رشد ادبیات و ادبیات داستانی مطبوعات بوده و با ظهور چاپخانه در ایران دوره قاجار عناصر مهمی در مطبوعات جهت آگاه سازی مردم ایجاد شد. بفرمایید داستان مطبوعات چیست و مطبوعات چطور می‌توانند به یک هنرمند کمک کنند که با دنیای اطرافش ارتباط بگیرد؟

مطبوعات رسانه مردمی هستند و می‌توانند به نویسنده کمک کنند که ارتباطش را با عامه‌ی مردم حفظ کند. بهتر بگویم مطبوعات پلی است بین ادبیاتی که متعلق به خواص است و تغذیه ای که عوام نیاز دارند.  زمانی که فردی مجله یا روزنامه ای می‌خرد و صفحات مختلف آن را می خواند می‌تواند ستونی را که مربوط به بحث های ادبی است مطالعه کند و همین مساله به نویسنده کمک می کند. از طرف دیگر این مساله باعث ارتقا جامعه نیز می شود و سطح عمومی دانش فردی که از روزنامه و حتی سایت استفاده می کند بالاتر می رود. مطبوعات؛ ابزاری مدرن ، قابل استفاده و دست یافتنی ب‌رای عامه مردم است تا همه بتوانند از آن راحت استفاده کنند. ضمن آنکه به هر حال مستندتر و واقعی تر هم است در کل روزنامه و رسانه ابزاری مدرن‌تر نسبت به کتاب هستند. از عصر مشروطه به بعد روزنامه‌ها متولد شدند ، قبل از آن کتاب داشتیم و صنعت چاپ امکان تکثیر را بوجود آورد .

در اروپا نیز شاهد عصر کلاسیک بودیم عصری که هنر فقط مربوط به دربار بود؛ حتی زبان مورد استفاده درباریان با مردم عامه تفاوت فاحشی داشت  این شکاف عمیق زمانی برداشته شد که ما وارد انقلاب صنعتی شدیم ، روزنامه ها متولد شدند؛ دانش برای عامه مردم قابل استفاده شد و ادبیات و هنر مردمی شد. ادبیات و کتاب تا زمانی که مردمی نبودند به عنوان یک کالای لوکس مطرح می شدند و زمانی که این هنر وارد مطبوعات می شود ویژگی لوکس بودن خود را از دست می‌دهد و رابطه دوسویه‌ای بین هنرمند و مردم شکل می‌گیرد.بومی نویسی در ادبیات به ویژه ادبیات داستانی چقدر می تواند تهدید و فرصت باشد و استفاده از خرده فرهنگ ها در ادبیات داستانی چقدر می‌تواند جذاب باشد؟

من شخصا به بومی نویسی اعتقاد دارم و از آثارم نیز مشخص است گرچه من زبان خاصی و لهجه خاصی را بلد نیستم که با آن صحبت کنم.بومی نویسی صرفا استفاده از یک لهجه و زبان نیست بلکه استفاده از المان‌های تاریخی و شیوه زندگی مردم عادی ، مردم‌شناسی ، زیست‌بوم ، فرهنگ و نوع برگزاری مراسمات همه شامل بحث بومی نویسی می‌شوند. به نوعی همان سبک زندگی افراد که ارتباط زیادی با جغرافیای محل زندگی آنها دارد و به نظرم جهان نگاه مثبتی به این مساله دارد. ما همه کنجکاو هستیم بدانیم مثلا اسکیموها چطوری زندگی می‌کنند،  ازدواج می کنند و … اگر نگاهی هم به جوایز نوبل و دیگر جوایز بزرگ ابدی دنیا داشته باشیم می بینیم که اسطوره‌های ادبی  نمادها،  بومیت، شکل ،  سبک زندگی و نوستالوژی‌شان پررنگ‌تر است. به هر حال جوایزی که آثار بزرگ دنیا گرفته‌اند بابت نگاه منطقی آنها به بحث بومی‌نویسی و …است.

جهان به این چیزها اهمیت می‌دهد و می‌توان به آثاری نظیر برباد رفته، جنگ و صلح، صدسال تنهایی و …نیز اشاره کرد.در بحث رئالیسم جادویی در زیست بومی‌های مختلف حتی خود ایران که یک فدرال فرهنگی است و زیست بوم‌های مختلفی دارد که کلیت فرهنگ ایرانی و سبک زندگی ایرانی را ساخته‌اند مثلا بحث قصه‌های جن و پری و باورهای عامیانه‌ای که زندگی انسان ایرانی پیشامدرن را می سازند هنوز در بخش مهمی از ایران جاری است و حتی می‌توان به برخی افسانه‌ها نیز اشاره کرد مثلا افسانه «هانی و شی مرید» که حدود ۴۰۰یا ۵۰۰ سال سابقه دارد در بین مردم کرمان و سیستان و بلوچستان سابقه زیادی دارد و توسط جانعلی خاوند نیز به منظومه‌ای زیبا تبدیل شد.

باور مردم منطقه این است که شیخ مرید هنوز زنده است و ادامه حیات می دهد و بارها شده که فردی در جازموریان می‌خواسته از تشنگی جان خود را از دست بدهد و مردی با شتر و لباس سفید می‌آید و اورا نجات می دهد و این فرد همان شی مرید است.

لطف کنید در خصوص رئالی که سحر و جاوی خودش را دارد و ممکن است برای دنیای مدرنیته غیرقابل باور باشد توصیح بدهید که حضور این مساله در ادبیات ما چقدر پررنگ بوده است؟

سورئالیسم در جهت مخالفت و روبرویی با بحث رئالیسم اتفاق می‌افتد. رئالیسم جادویی البته در تقابل یا تضاد بحث رئالیست بوجود نیامد و منبع آن تخلیات ناخودآگاه ذهن بشر نیست. این تنها دنیای واقعی نیست؛ بلکه باورها ، خرافات و اعتقادات مذهبی ما نیز جزیی از دنیای ما و واقعیت زندگی‌مان هستند و نویسنده‌ها این باورها را به کتاب ها وارد کرده اند. بسیاری از نویسنده‌ها آثاری را در این زمینه خلق کرده‌اند مانند «صدسال تنهایی»؛ در ادبیات فارسی هم به این نمونه داستان‌ها نگاه ویژه ای شده است. باورهای عامیانه به شکلی عرفان بومی هستند و در کتاب‌ها نوشته می‌شوند. در ادبیات داستانی ایرانی ما افرادی مانند غلامحسین صائبی را داشتیم و کتاب «گاوخونی» اثر مدرسی نیز نمونه‌ای از آن است .

کتاب «پری ماه» نیز از همین گونه است؛ از قصه‌های پری‌ها و دیوها در آن استفاه شده و سبک قشنگی دارد که به شناخت فرهنگ‌های مختلف جامعه‌ی ما کمک می‌کند. هنوز هم خیلی‌ها به شکل رئالیسم جادویی می‌نویسند و در زمینه رو به رشد بودن آن نمی‌توانم نظری بدهم.

خانم لیلا راهدار ، تصویر سه چهاردقیقه‌ای شما از ادبیات داستانی کرمان در دهه اخیر چیست؟

نمی شود انکار کرد در بحث شهرت و دیگر چیزها رفتن به پایتخت تاثیر ندارد. پایتخت تاثیر خودش را برای مطرح شدن هنرمندان دارد ولی اکنون دنیای مجازی آنقدر رشد پیدا کرده و بحث دهکده  جهانی مطرح شده که می‌توان در کرمان کار کرد و همین جا را به یک قطب ادبی تبدیل کرد. مشکلاتی در این بحث وجود دارد و حمایتی وجود ندارد که همین باعث شده تا انگیزه‌ای نباشد. اگر به خودباوری برسیم و در حوزه های مختلف شرکت‌های بزرگ صنعتی و معدنی و… مانند بسیاری از کشورها مسوولیت اجتماعی شان را درست انجام دهند می‌توانیم شاهد رویدادهای بزرگ فرهنگی و هنری در کرمان باشیم.

هر جشنواره ای در کشور شکل بگیرد همیشه یک کرمانی جزو برگزیدگان آن داریم. بسیاری از افراد در جلسات انجمن داستان حضوری نمی آیند، هرسال شاهد نشرهایی هستیم که زایش پیدا می‌کنند و مشخص است که هم در حوزه تولید و هم توزیع حرکت‌های خوبی شده است.

خانم لیلا راهدار در خصوص رمان «پری ماه» کمی توضیح دهید. این رمان داستان زندگی خانواده‌ای است که اهل سیستان و بلوچستانند. 

دلم واقعا برای سیستان و بلوچستان می‌سوزد زیرا خودم مهاجر هستم و غربت مهاجرت را می‌توان تا نسل ها بعد حس کرد زیرا هربار خبری از آنجا می شنویم داغی بر دلمان می‌نشیند. درگیری های موجود در منطقه سیستان و بلوچستان را وقتی می‌شنوم و بحث خشکسالی و… را دلم می‌گیرد. همچنین بحث دیواری که بین سیستان و بلوچستان و افغانستان نیز کشیده شد و مهاجرت عظیمی که در این سال های اخیر رخ داد قلب‌مان را به در آورد زیرا این دیوار باعث شد بسیار در امرار معاش دچار مشکل شوند.

کتاب من نیز در خصوص خانواده ای است که راوی آن یک دختربچه سیزده یا چهارده ساله است که در داستان‌های دیو و پری که مادرش برایش تعریف کرده غرق است است. پدر پری ماه به کار قاچاق کالا مشغول است و کشیدن دیوار بین ایران و افغانستان باعث می شود تا راه درآمدش بسته شود و پس از بیماری از دنیا برود. مادرش با مرد دیگری ازدواج می کند و به دلیل مشکلات زیاد اقتصادی که در منطقه وجود دارد خانواده اش جمع می‌کنند که به تهران بروند و این دختر در اتاقک کامیونی که به سمت تهران می‌روند متوجه می شود یک سری موجودات دیگر از جمله دیو ، پریزاد و کوزه نیز با آنها به تهران می‌آیند و آنها هم می‌گویند ما هم اینجا دیگر جایی برای ماندن نداریم.

داستان حول محور اتقاقاتی است که در زندگی واقعی این بچه می افتد و استحاله ای است که اتفاق پیدا می کند. خشکسالی و مهاجرت، باعث شده بعضی روستاهای ایران تقریباً از سکنه خالی شود؛ هرچند این نوع از مهاجرت را مهاجرت نمی‌دانم و اعتقاد دارم بیشتر نامش رانده شدن است چرا که هیچکس مایل نیست به این شکل از وطن خودش برود. این رانده‌شدگی آسیب‌های جدی در پی دارد. با هر مهاجرت، فرهنگ بومی یک منطقه دچار استحاله می‌شود و این استحاله  فرهنگی تا جایی پیش می‌رود که از خودبیگانگی ایجاد کند.

لینک کوتاه : https://taranomma.ir/?p=1874

ثبت دیدگاه

مجموع دیدگاهها : 0در انتظار بررسی : 0انتشار یافته : 0
قوانین ارسال دیدگاه
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.


برچسب ها
آب و هوای استان کرمان آمار کرونا در استان کرمان اخبار استان کرمان اخبار حوادث استان کرمان اداره کل آموزش و پرورش استان کرمان اداره کل منابع طبیعی و آبخیزداری جنوب کرمان استاندار کرمان استانداری کرمان استخدام در نیروی انتظامی اقتصاد امام جمعه جیرفت انتخابات ریاست جمهوری انتخابات شورای شهر استان کرمان انتقال آب هلیل رود به شهر کرمان ایران جنوب استان کرمان حجت الاسلام میثم تارم امام جمعه جیرفت خطبه های نماز جمعه جیرفت دادستان عمومی و انقلاب مرکز استان کرمان دادگستری استان کرمان دانشگاه علوم پزشکی جیرفت دانشگاه علوم پزشکی کرمان سازمان جهاد کشاورزی جنوب استان کرمان ستاد مقابله با کرونای استان کرمان سردار معروفی فرمانده سپاه  ثارالله شهباز حسن پور نماینده سیرجان و بردسیر شهردار جیرفت شهرداری جیرفت شهرستان عنبرآباد شورای اسلامی شهر جیرفت علی زینی وند فرماندار جیرفت فرمانداری جیرفت فرمانداری عنبرآباد فرمانده سپاه ثارالله استان کرمان مدارس استان کرمان هادی ربانی هادی ربانی شهردار جیرفت هواشناسی استان کرمان پیش بینی هواشناسی استان کرمان کرونادر استان کرمان کرونا در جیرفت کرونا در کرمان کرونای انگلیسی یزدان افشاری پور