سالهاست که شبکه کرمان بعنوان زیر مجموعه ای از رسانه ملی فعال در استان، درکی از مولفه های فرهنگی و هنری جنوب کرمان ندارد و صراحتا باید اعلام کرد که این شبکه با مردمان خونگرم، شهید پرور، ولایت مدار، هنرمند و دارای سبقه تاریخی کهن بیگانه است
رسانه ها در هر کشوری بعنوان یک عنصر اصلی در راستای ترویج و مبانی دینی، فرهنگی، اداب، رسوم و سنت ها تلاش می نمایند چرا که وظیفه اصلی رسانه ایجاد ارامش روحی و تنویر افکار عمومی در جامعه است.
اما متاسفانه سالهاست که شبکه کرمان بعنوان زیر مجموعه ای از رسانه ملی فعال در استان، درکی از مولفه های فرهنگی و هنری جنوب کرمان ندارد و صراحتا باید اعلام کرد که این شبکه با مردمان خونگرم، شهید پرور، ولایت مدار، هنرمند و دارای سبقه تاریخی کهن بیگانه است و انگار نمی خواهد این بیگانگی پایان یابد.
ترویج مولفه های فرهنگی، هنری، اداب و رسوم، لهجه و گویش این کهن دیار سالهاست که در صدا و سیمای استان فراموش شده است و بعضا برنامه های محدود وباری به هر جهت نتوانسته است رضایت مردمان نجیب این دیار را بدست اورد.
با احترام به لهجه و گویش مردم شمال استان باید اعلام کنیم که مردم هفت شهرستان جنوبی کرمان یعنی منوجان،قلعه گنج، کهنوج، رودبار جنوب، جیرفت، عنبراباد و فاریاب نمی توانند با این گویش مرسوم در شبکه کرمان ارتباط برقرار کنند.
وقتی به گویش و لهجه شیرین مردمان این دیار دهن کجی می شود و توجه خاصی نه در صدا و نه در سیمای استان به ان می شود نباید انتظار داشت که مردم این دیار این شبکه را بعنوان رسانه بپذیرند.
گویش ما، فرهنگ اصیل ما، تاریخ کهن ما، کشاورزی و صنعت ما، اقلیم و خاک حاصلخیز ما، ورزش ما، حوزه هنری مثل شاعران وهنرمندان تئاتر و سینما، نویسندگان و گویندگان و سایر داشته های ارزشمند این هفت شهرستان در نقطه کور دید صدا و سیمای استان قرار گرفته و مردم حق دارند که بابت این جفای بزرگ ناراحت باشند.
رسانه ملی که رئیس ان توسط رهبر معظم انقلاب اسلامی معرفی می شود نباید در زیر مجموعه ان در استان به مردمانی که روزگاری میزبان مقام منیع ولایت در این دیار بوده اند و امروز ان را دارالولایه می خوانند اینگونه بی تفاوت باشد و امید است که در مدیریت جدید صدا و سیمای جمهوری اسلامی این فراموشی تاریخی به مردمان هفت شهرستان جنوبی کرمان پایان یابد.
امروز مخاطبان شبکه کرمان در جنوب کرمان را شاید بتوان کمتر از یک کانال تلگرامی و فضای مجازی دانست و این واقعا جای سوال است که چرا عملکرد صدا وسیما در این منطقه انقدر غیرقابل باور بوده که امروز مردم به ان اعتمادی ندارند.
از طرفی دیگر، صدا و سیمای استان را می توان در محرومیت تاریخی این دیار موثر دانست چرا که فریاد مردم این منطقه را بطور باید و شاید به گوش متولیان امر در کشور نرسانده است.
شکی نیست که قصه تلخ انتقال اب سرشاخه های هلیل رود به کرمان و نابودی دیار جنوب خود ادعایی قوی بر بیگانگی این شبکه با مردم جنوب است و کمتر توجهی از سوی صدا و سیمای استان به این پروژه کمر شکن، نابودگر و ویرانگر شد و این در حالی است شبکه استان های همجوار ما به این معضل پرداخته است.
مدیران صدا و سیمای کرمان باید پاسخ همه این بی اعتنایی ها به جنوب را بدهند و بدانند که مردم این دیار هرگز این دهن کجی ها را فراموش نخواهند کرد.
و صد البته که صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران باید با توجه به مؤلفه های رایج در جنوب کرمان و عدم ارتباط مردم این دیار با شبکه کرمان نسبت به استقلال صدا و سیمای جنوب کرمان اقدام نماید