صدا و سیمای استان کرمان سالهاست که همراه و همدم مردم جنوب استان نیست و این رسانهی استانی از همان زمان راهش را با مردم جدا کرد. راهی که باعث شد از بدنه اجتماع ببُرد و بیگانه شود و امروز به گمان بسیاری، به تعداد یک کانال معمولی تلگرامی، مخاطب ندارد.
همگان می دانند که انحصار و مرز در رسانه شکسته شده است. این نکتهای است درس آموز که برای متولیان صدا و سیما می تواند مایهی عبرت باشد. رسانه های کلاسیک و نگرشهای دیکتهوارشان به تاریخ پیوسته اند. فضای مجازی، مرگ ابررسانه ها را امضا کرده است. حال باید بین متولی و مخاطب صدا و سیمای استانی «دیالوگ» ایجاد شود تا چنین رسانهای از مرگ حتمی نجات یابد.
چرا صدا و سیمای کرمان نقشی عمده در فلاکت مردم جنوب این استان دارد؟ صدای مردم و مطالبه گری آنها، مهمترین صداهاست. چرا مدیران ناتوان استانی به صورت رپورتاژی باید در برنامه های چنین شبکه ای حضور یابند.
چنین تریبونی باید عاملان فقر، بیکاری و فلاکت این استان را به مردم معرفی می کرد. اگر در رسانه ای صدای مردم شنیده نشود، مخاطب امروز، بی کمترین درنگ، به رسانه های جایگزین رجوع خواهد کرد. پس ضرورت هایی ویژه، پیش روی مدیران شبکه استانی قرار گرفته است.
اینکه مردم، تصویر خود را، صدای خود را، مشکلات خود را و عاملان مشکلزایی این جغرافیای مظلوم را در چنین دریچه ای ببینند. آن وقت است که امکان احیای چنین مرده ای وجود دارد. این اتفاق نمی افتد مگر آنکه تیمی جوان، آگاه، آشنا با فرهنگ، تاریخ، ارزش های قومی و گویش و … روی کار بیایند و طرحی نو درافکنند.
جنوب کرمان با دارا بودن یک میلیون نفر جمعیت و دارای پتانسیل هایی بسیار قابل توجه چقدر در قاب تلویزیون کرمان امده است.
در طول سالیان گذشته تنها به لطف و توان برخی گویندگان و هنرمندان برنامه ای مربوط به جنوب در این شبکه دیده شده است اما آیا این شبکه استانی تنها با یک برنامهی محدود تعریف می شود؟ تلاش یکی دو تهیه کننده محترم که به شکلی نشان از عشق آنان به فرهنگ و زبان مادری و گویش ناب این دیار دارد، قابل ستایش است. اما این، همهی خواسته های مردمان این منطقه بزرگ و تاریخی با همه استعدادهای ویژه از شبکه کرمان نیست. این شبکه سالهاست نشان داده است که بیگانهترین و بی رونق ترین شبکهی استانی است.
فیلترهای عجیب و بیاعتنایی صرف به هنرمندان، صاحبنظران، اهل اندیشه و بزرگان جنوب استان، یکی از دهها نشانهی ضعف مدیریتی این شبکه در طول سالهای مختلف بوده است. چرا باید چنین اتفاقاتی بیفتد؟ چرا تنگ نظری معدودی قدکوتاه، راه را بر بلندقامتان عرصه های مختلف در جنوب استان برای ایجاد دیالوگهایی سازنده و توسعهمحور ببندد؟
صد البته دیگر زمان زیادی برای آشتی چنین رسانه ای با مردم نمانده است. مخاطبان، دیگر کپی پیست های نازل و بیات شدهی شبکه های دیگر را در اینجا چشم به راه نیستند و یقیناً با چنین مدیریت نازلی، هیچ برنامهی قوی، مؤثر، کارساز و ماندگاری از اتاق فکر صدا و سیمای کرمان بیرون نخواهد آمد و اگر اتفاقی دیرهنگام بیفتد، نوشداروی پس از مرگ سهراب خواهد بود.
اینک خواسته اصلی مردم هفت شهرستان جنوبی کرمان از رئیس صدا و سیمای جمهوری اسلامی تغییر در شیوه مدیریتی شبکه کرمان و از سویی دیگر استقلال صدا و سیما در جنوب استان است که می تواند موجبات توسعه این منطقه در بخش های مختلف را فراهم اورد.