وقتی پاسخ درویش، مدیر پرسپولیس به علت حضور دخترش در مراسم استقبال از رونالدو را دیدم، باورم نشد او همین حرف کپشن خبرها را زده و بعد مطمئن شدم متأسفانه حرکت غیرقابل توجیه او با یک اظهارنظر «بودار» بدتر شد.
جناب درویش گفته حضور دخترم در آنجا برای ترجمه دقیق جملهام درباره «فلسطین» به ستاره فوتبال جهان بوده است. جملهای مشمئزکننده و به غایت ریاکارانه. کاش او میگفت مدیر باشگاه میزبان هستم و دلم خواست دخترم را به دیدار رونالدو ببرم، ولی از آرمان مستضعفان عالم برای خودش «سپر بلا» نمیساخت.
کاش او متوجه میشد آن چندهزار نفر جوان عاشق فوتبال که نمیتوانند کنار ستارهای مثل رونالدو باشند و میبییند دختر مدیر با رونالدو عکس میگیرد و برای توجیه از یک امر سیاسی سوءاستفاده میشود، هر چه فحش و نفرین است نثار آن آرمان میکنند. انگار از شکم آسمان فقط یک مترجم مطمئن به زمین فرستادهاند و آن مترجم خودی دختر رئیس است.
بعید میدانم جناب درویش متوجه نشود، او در دوران طولانی حضور در فوتبال و ورزش ایران نشان داده ارتباط موثر و خوبی با پشت صحنهها دارد، شاید برای همین خیلی راحت به دوربین نگاه میکند و با سنگ مردم بدبخت غزه برای خودش سنگر درست میکند. رونالدو آمد و رفت، ولی خاطره مدیریت آشفته میماند. کاش کسی در آن بالاها به این فکر کند که چرا مدیر خطاکار برای پاک کردن اشتباهش به جای عذرخواهی از دستمال ریاکاری استفاده کرد.