اما در قصهی پر غصه ی انتقال آب سرشاخه های هلیل رود به کرمان، داستان چیز دیگری است و نمی توان ان را مصداق با پنبه سربریدن دانست.
باوضعیت درگیری شدید ابی در منطقه ی جنوب کرمان و از نفس افتادن هلیل رود و نابود شدن جازموریان می توان به خوبی فهمید که متولیان امر دست به گلوی خشک جنوب کرمان گذاشته اند و نابودی، ویرانی و اوارگی سرانجام مردمان این دیار است.
کیست که نداند هلیل رود، جان مردمان جنوب است و اگر جان انها گرفته شود دیگر چیزی از انها نمی ماند.
داستان انتقال آب سرشاخه های هلیل رود در نتیجه ی سکوت، بی عرضگی و پخمگی سیاسیون، بزرگان و خواص جنوب کرمان رقم خورد و اکنون مدتهاست که توسط افکار عمومی فریاد زده می شود و مدتی خبر از توقف اجرای این پروژه مطرح شد.
اما مجددا این موضوع در دستور کار متولیان امر قرار گرفته است و این موضوع دغدغه ی مردم جنوب را در پی داشته است.
انتقال آب سرشاخه های هلیل رود به کرمان در حالی صورت می گیرد که سردار شهید دلها در سالهای پایانی عمر شریفش این مهم را خیانت به جنوب کرمان اعلام کرد.
کارشناسان و صاحب نظران این حوزه اعلام کرده اند که اجرای این پروژه عواقب غیر قابل جبرانی دارد و باید جلوی اجرای این پروژه گرفته شود.