سنگ در فرهنگ مردم نماد و مظهر مقاومت، سختی و پایداری است، در بین مردم کرمان همانند دیگر نقاط ایران، سنگ از جایگاه ویژهای برخوردار است بویژه برای کاربرد آن در بازیها، درمان برخی از امراض، ساخت زیورآلات، استفاده در بخش واحد سنجش کشاورزی و کسب و کار، معماری، ساخت و ساز و در نهایت کاربرد آن در باورها، ضربالمثلها، اشعار محلی و…، شایان ذکر است کرمان جزو سه استان برتر کشور در زمینه معادن سنگهای قیمتی محسوب میشود.
اما با وجود گنجینههای غنی و قابل توجه سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی در استان، کمتر توجهی به سرمایهگذاری و توسعه این بخش در استان صورت نگرفته است.
همچنین استان کرمان یکی از مناطق مزیتدار در خصوص توسعه صنعت تراش سنگهای قیمتی و نیمهقیمتی ثبت شده، محسوب میشود و این در شرایطی است که در حال حاضر ایران چهارمین مصرفکننده طلا در دنیا است و فعالیت در این حوزه میتواند به شکوفایی اقتصادی استان منتهی شود.
باید بدانیم که کانیهای فراوان و گرانبهایی در استان کرمان وجود دارد؛ مثلا سنگ قیمتی کریزوکولا که از سنگ فیروزه گرانبهاتر است فقط در استانهای کرمان و کهگیلویه و بویراحمد و سنگ قیمتی گرانیت تنها در کرمان و سه استان دیگر وجود دارد.
در ادامه پیرامون ظرفیت این استان پهناور باید گفت سنگهایی ارزشمند مانند دمانتوئید در سیرجان یافت میشود، فیروزه شهرستان شهربابک قابل رقابت با فیروزه نیشابور است، سنگهای نیمهقیمتی گروههای سیلیس و کوارتز در کرمان، همدان و خراسان و سنگ جاسپر در رفسنجان، گارنت و دولومیت در جیرفت و دیگر نقاط استان وجود دارد که انجام طرحهای تحقیقاتی بر روی آنها ضروری است.
اما خارج از ارزش مادی، در باور مردم کرمان سنگ از جایگاه خاصی برخوردار است، بهعنوان مثال: مردم کرمان بر این باورند که اگر کسی خواب بدی دید، باید آن را بر زبان نیاورد و بهترین راه برای تعبیر خواب این است که خواب را برای سنگی بازگو کند و آن را در چاه آبی بیندازد تا اتفاق ناخوشایندی برایش پیش نیاید.
همچنین درد و دل کردن برای سنگ، سبک شدن و آن را به آب روان انداختن نیز یکی از باورهای مردم کرمان به هنگام دلتنگی است، چرا که عامه مردم معتقدند هر کسی محرم راز نیست و فقط سنگ است که حرفهای دل را میشنود و به کسی بازگو نمیکند.
در گذشته یکی از نصایح بزرگان به فرزندان دختر به جهت عدم مخالفت با هر خواستگاری این بود که تکه سنگی در جیب یا کیسه لباسش میگذاشتند و میگفتند: هر زمان سنگ حرف زد، تو هم حرف بزن و دختران مکلف بودند که به هیچ عنوان در مراسم خواستگاری حرف و کلامی بر زبان نیاورند.
بسیاری از مادران با گفتن این جمله که دعا کنید هیچوقت سنگ قناعت از روی شکم برداشته نشود، فرزندان خود را به قناعت و سادهزیستی در زندگی نصیحت میکردند.
همچنین سنگِ دستِ پدر و مادر شدن، یکی از باورهای دیرینه پیرامون فرزندان است که در دوران سالمندی و پیری خدمت والدین را انجام میدهند و معتقدند که چنین فرزندانی عاقبت بخیر خواهند شد.
در باور مادران کرمانی هنگامی که نوزادان آنان به دنیا میآیند و به اصطلاح هنوز «شیردونگ» یا مخچه آنها آبکی و شل است، معتقدند هر زمان کودک بتواند اسم سنگ را به زبان بیاورد شیردونگش سفت میشود و از هر آسیبی در امان خواهد ماند.
اما سنگ روی بافه گذاشتن: در کرمان اگر چنانچه پسری خواهان یا دوستدار دختری از اقوام یا بستگان باشد، رسم است به جهت نشان کردن دختر، نشانهای مانند حلقه انگشتر یا گوشوارهای طلا برای دختر نشان کرده، میبرد و بدینگونه اصطلاحاً سنگی روی بافه میگذارد و بهنوعی همسر آن دختر محسوب میشود و دیگر کسی حق ندارد تا زمان ازدواج به خواستگاری او برود و این اصطلاح نشأت گرفته از زمانی است که کشاورزان به هنگام دروی گندم، سنگی بزرگ بر روی بافهها قرار میدهند که از آسیب باد و طوفان در امان باشند.