بر اساس گزارش های فائو جنگ آینده ی ملت ها جنگ آب است!
فائو سازمانی بین المللی است که در زمینه ی کشاورزی ، شیلات ، منابع طبیعی و به طور کلی برای تامین غذای مناسب کشورهای در حال توسعه برنامه های دراز مدت ، کوتاه مدت و میان مدت تدوین می کند.
این سازمان در یکی از گزارشات خود چندین سال قبل مدعی شد ؛ پس از جنگ نفت ، جنگ غذا و نهایتا جنگ تنش ابی بین ملتها شکل می گیرد که اگر اشتباه نکنم چیزی حدود ۳۰ سال از آن گزارش می گذرد که امروز به صحت آن گزارش بر می خوریم!
این سازمان مدعی شده بود با وجود خشک سالی های پی در پی و گرمای بیش از حد زمین بر اثر وجود گازهای گلخانه ای و نازک شدن لایه ی ازن، ابتدا با رها شدن توده های یخی در سطح اقیانوس ها شاهد سونامی های متعدد و ویرانگر خواهیم بود و رفته رفته با از بین رفتن یخچالهای طبیعی گرمای زمین به حداکثر می رسد !
در ادامه چون میزان نزولات جوی تحت هر نوع از اشکال بارش ( برف ، باران ، تکرگ، بوران و….) به حداقل می رسد کشورها با استحصال منابع ابی از سفره های زیر زمینی موجود در اعماق زمین ناخودآگاه موجب فروچاله های گسترده می شوند !
این پدیده زمانی حادتر می شود که کشورها مانع جریان یافتن رودخانه ها در حوضه ی آبریز خود می شوند و یا با ظرف کردن منابع ابی در قوطی های پلاستیکی آب یک حوزه ی جغرافیایی را از قلمرو خود صادر می کنند که از چند جهت خسارت زیست محیطی مخرب به بار خواهد اورد که مختصرا” به آن اشاره می شود:
الف: تولید گسترده ی مواد پلاستیکی غیر قابل تجزیه ی حاوی آب و رها سازی آن در طبیعت
ب: خشک شدن حوضه های آبریز و بستر رودخانه ها و نابودی اکوسیستم و زندگی گیاهی و جانوری
ج: وجود ریزگردها
د: ایجاد فروچاله های ناشی از استحصال منابع ابی از اعماق زمین
اکنون جنوب استان کرمان به خصوص جلگه ی جیرفت و سرزمین رودبار که از ارتفاعات بافت و ساردو تا نزدیکی های جلگه ی سند و پنجاب در اطراف هلیل رود جایی که شیب ملایم تر و آب این رودخانه بر زمینها سوار می شده ، شکل گرفته است ، به دلیل ساختن سدهای متعدد در بالا دست و سر شاخه های هلیل رود و انتقال آن با ایجاد کانالهای عظیم و پرهزینه به سمت کرمان و هفت باغ موجب تنش آبی و از بین رفتن زندگی گیاهی و جانوری در کل جنوب استان کرمان شده است!
مردم این منطقه که اغلب از طریق کشاورزی و دامپروری ارتزاق می کنند به علت مجاورت با استان سیستان و بلوچستان و وجود طوفانهای ویران کننده ی ۱۲۰ روزه ی سیستان ، اکنون با عدم رها سازی حداقل آب هلیل رود با بستر خشکیده این رودخانه و خشکیدن باتلاق جازموریان که روزی بزرگترین زیستگاه طبیعی و تامین کننده گوشت و پرورش دهنده ی دامهای سبک و سنگین بوده است ، رو به رو شده و در تنگنا قرار گرفته اند ، که اگر برای آن فکری نشود به زودی این مناطق خالی از سکنه خواهد شد و دیری نخواهد پائید که شاهد کوچ اجباری بیش از یک میلیون جمعیت و ویرانی هزاران هکتار باغ و زمین زراعی مردم خواهیم بود !
کما این که همین روزها شاهد دهها و صدها کامیون حمل چوب درختان خشکیده به مقصد جهرم هستیم !
در همین رابطه بسیاری از مالکان باغات ارتفاعات جیرفت که خود روزگاری تولید و صادر کننده ی مرغوب ترین مرکبات به خصوص لیمو شیرین بوده اند ، زندگی خود را رها کرده و با بدترین شکل ممکن در آلونک های حواشی گلخانه های جیرفت بدون داشتن حتی کمترین امکانات اولیه کارگری می کنند که چه بسا بسیاری از این آلونک ها طعمه ی حریق شده و در فصول گرم سال که کشاورزی از رونق می افتد به حاشیه نشینی و شغلهای کاذب روی می آورند!
لذا رفع تنش آبی با رها سازی هلیل رود و اعطای حقابه ی کشاورزان و مدیریت بهره برداری آب چاههای عمیق از مهمترین اولویت هایی است که از هم اینک باید برای آن فکری شود که بسیار دیر شده است .