لیکن جالب توجه اینکه طی همین مدت در گوشه گوشه شهر و استان عزیزمان شاهد تخریب بناهای متعددی که از نظر قدمت وزیبایی میتوانستند جزو مفاخر استان محسوب شوند، بودیم واینهمه در حالی است که بسیاری از بناها ویادگارهای باقیمانده از گذشته که حتی بسیاری از آنها جزو میراث ثبت شده کرمان میباشند ، بدون توجه ونگهداری ودر شرایط بسیار بد در دل کرمان خفته اند وهر لحظه نوبت تخریب ،ویرانی ونابودی خود را انتظار میکشند.
از انبار وکاروانسرای منحصر به فرد حاج آقا علی کرمان گرفته که مشخص نیست چه اتفاقی پیرامون آن در حال رخ دادن است تا آثار ماندگار خفته در دل بازار بزرگ ، ازشاه فیروزسیرجان گرفته تا خانه ای تاریخی در بردسیر، از ارگ ویران شهداد گرفته تا قلعه و آب انبار خفته در لنگر ماهان و… همه همه بدون هیچ توجهی اینروزها به حال خود رها شده اند .
تاسف بار اینکه در همین شهر خودمان بسیارند خانه ها، عمارات، ساختمانها ومکانهایی که هرکدام به تنهایی قابلیت جذب میلیونها توریست را دارا میباشند امابجای نگهداری ،رسیدگی،احیا وحفظشان ،این تیغه های بولدزر برج سازان است که مثلا توسعه را به دیار کهن سال کریمان تقدیم میکند.
چه فراوانند ساباط ها ،کوچه بازارها ،حمام ها ، قبرستانها ،خانه باغها و… که هرروزه شاهد تخریبشان به وسیله حتی گاهی مسئولین مدعی مواریث فرهنگی هستیم و همه اینها یعنی اینکه خودمان به دست خویشتن هویت وشغل وپیشه و نان و زندگی آیندگانمان را نابود میکنیم وبا بی فکری محض ، روزگاری نامیمون را برای آنها به یادگار میگذاریم.
وبار دیگر روی سخنمان با مسئولین عزیز است که ای کاش مسئولین درگیر با این موارد از جمله سازمان میراث فرهنگی ، شهرداری ،فرمانداری، استانداری و… با انجام اقدامات کارشناسانه ضمن شناسایی اینگونه مکانها که بعضا به جبر زمان فراموش هم شده اند ونیز تدوین قوانین وآیین نامه های جدید ومرتبط با مسائل مطروحه ، نسبت به اعمال این قوانین وحفاظت از تاریخ وفرهنگ دیر پای دیار کریمان مدق بوده و ضمن شدت عمل برخورد با خاطیان ، خادمان وشهروندان دلسوز وخدوم را مورد حمایت وتشویق قرار دهند. و به این نکته توجه داشته باشند که آینده توسعه استان عزیزمان کرمان درگرو حفاظت از مواریث فرهنگی وآثار باستانیمان می باشد.
جالب توجه اینکه در بسیاری از روستاه ها ، شهرها و دهستانهای اطراف کرمان آثار و ابنیه تاریخی فراوانی وجود دارد اما بواسطه عدم توجه مسئولین بیشتر آنها تخریب شده و به روستایی ویران وفراموش شده تبدیل گشته وتاسف بار تر اینکه بدلیل خشکسالی سالهای اخیر ونبود صنایع مادر وحتی پایین دستی در این مکانها، بسیاری از ساکنان آنها هجرت را بر ماندن ترجیح داده و جلای وطن کرده اند. وآنان نیز که مانده اند ناامید از همه جا با اهریمن اعتیاد وفقر و نداری دست وپنجه نرم کرده وروز به روز بر تعداد افراد تحت پوشش نهادهای حمایتی از جمله بهزیستی ،کمیته امداد و… افزوده میشود.
در حالی که براحتی میتوان با احیای همین آثار ومیراث گذشتگان ونیز ساخت تفریح گاها و تفرجگاههای گوناگون ونیز ایجادصنایع مختلف وحتی ایجاد دانشگاه ، ضمن رونق بخشیدن به صنعت توریسم ،مشاغل فرعی بسیاری را در کنار آن ایجاد نموده ونه تنها ازهجرت جوانان این سرزمین ها جلوگیری نموده وفقر واعتیاد وبیکاری را در آنجا ریشه کن کرد ، بلکه میتوان باعث مهاجرت مردمان بسیاری از دیگر نقاط استان وخصوصا شهر کرمان به این مناطق خوش آب وهوا وباستانی که زادگاه وموطن مردان بزرگی نیز بوده است ، گردید.
امید که مسئولین دولتی و سرمایه گذاران بخش خصوصی با کمی تعمق ،درایت ودوراندیشی نسبت به این مهم تمامی تلاش وکوشش خود را به کار گیرند انشاالله